نکات آموزشی صداسازی و آواز
نکات و نحوه اموزش خوانندگی
آوازخواندن هنری است که باعث آرامش و البته صدای خوب باعث لذت بردن همگان خواهد شد، بخش آوازی یک حالت در موسیقی فارسی است که دارای پهنای باند نامحدود میباشد. شما میتوانید آموزش صدا سازی و آموزش آواز را در بهترین آموزشگاه موسیقی تهران بیاموزید،
کلاس صدا سازی توسط استاد بزرگوار ابوذر قشقاوی در آموزشگاه ریتم آوا تدریس می گردد .شما میتوانید دوره های آواز و دوره های صدا سازی را با روش ها و متدهای جدید یادگیری در بهترین آموزشگاه موسیقی تهران بیاموزید .
ثبت نام کلاس آنلاین و حضوری آواز
صدای انسان درذاتِ خود تجلی روح اوست. صدا از یک سو راه دستیابی به درون است و از سوی دیگر به دنیای خارج از خود. نمیتوان صدایی را پرورش داد بدون این که پرورش و بلوغ انسان را در کل مد نظر داشت. پرورش صدا یعنی هنرجو را به وسیله صدا به ذات خود و نیروهای نهفتهاش هدایت کردن؛ یعنی راهنمایی هنرجو برای درک عملکرد صدا از طریق دریافت رابطههای حقیقی آن؛ یعنی هدایت او در بکارگیری صدا برای بیان صادقانه احساس.”
درسال ۲۰۰۳ (۱۳۸۲) با مطلب کوتاهی به طرح بحثی در بارۀ تکینک آواز پرداختم تا در فرصتی مناسب به طور گسترده به آن بپردازم. این مطلب را میتوانید در سایت ریتم آوا که آدرس آن در پایان این صفحه نوشته است، بخوانید. در مجموعه مقالاتی قدم به قدم به تکنیک آواز خواهم پرداخت.
در بخش حاضر- نخستین قسمت از این مجموعه – پس از یک مقدمۀ کوتاه به تعریف فن یا تکنیک آواز و سپس به تنفس صحیح به عنوان پایه و اساس این فن می پردازم. آگاهی از نکات مطرح شده بیشک برای تمام کسانی که به گونهای با صدا سر و کار دارند، مانند گویندگان، بازیگران و دوبلورها یا حتی آموزگاران و تمام کسانی که اصولا به سلامتی بدن و بخصوص سلامتی و طنین صدای خود اهمیت میدهند، مفید خواهد بود.
در پایان این بخش تمرینهایی عملی را پیشنهاد کردهام. این تمرینها طبیعتا تنها پیشنهادهایی برای آغاز هستند که بایستی آموزگاران و هنرجویان با بهکارگیری نیروی خلاقۀ خود آنها را کاملتر کنند. هدف این مقاله تنها نشان دادن نقطۀ آغاز به علاقهمندان این رشتۀ هنری است.
مطالعه کنید نکات مهم در خوانندگی که باید به آن توجه کنید
پیشگفتار
برای یادگیری سیستماتیک هر هنر بایستی نخست همت به یادگیری ابزار کار وعلوم آن هنر نمود. مسلما یادگیری علوم و فنون یک هنر، از انسان یک هنرمند نمی سازد و خواندن آواز نیز با یادگیری فنون و آشنایی و تسلط بر ابزار این هنر و پرداختن به تئوری آن پایان نمی پذیرد. برای خواندن آواز باید چیزی بیش از این داشت. بایستی علاوه بر تسلط بر فن، قادر به درک کامل یک ترانه – چه ازنظر موسیقایی و چه از نظرمتن آن و احساس نهفته در آن بود. بایستی قادر بود با احساس درونی به آن ترانه نفوذ کرد تا بیان صادقانه و دوراز تصنع آن امکانپذیر گردد.
به بیانی دیگر، خواننده باید قادر به ایجاد رابطه میان احساس و فن آموخته شده باشد و علاوه بر آن نیز قادر به بیان احساس باشد. اشاره میکنم که داشتن احساس با بیان آن دو موضوع کاملا متفاوتاند. چه بسا در زندگی به انسانهای پر احساس برمیخوریم که از بیان احساس خود عاجزند. بنابراین هنرمند آوازه خوان کسی است که قادر به درک یک ترانه و احساس آن است و نه تنها قادر به بیان آن احساس است بلکه پرازاشتیاق برای در میان گذاشتن آن با دیگران است.
پرداختن به تئوری تکنیک آواز کار سادهای نیست. زیرا در فرهنگ موسیقی ایرانی اصولا به اجرای عملی موسیقی و در پی آن به تربیت نوازنده یا خواننده بیشتر اهمیت داده می شود تا درگیرشدن با تئوری. لذا نوشتن در این زمینه به زبان پارسی به دلیل کمبود آثار مکتوب ودسترسی به مفاهیمی که موضوع را روشن و بدون ایجاد سوء تفاهم بیان کنند، کار ساده ای نیست؛ و از سویی درست به همین دلیل وجود زمینۀ تئوریک برای پیشرفت این هنر ضروری است زیرا تئوری زمینۀ بحث و جدل را فراهم میسازد و علاوه بر آن با مراجعه به آن و تکمیل تدریجی آن پیشرفت و تکامل این هنر را از یک سو در فرهنگ ما به پیش میبرد و از سوی دیگر تجربیات ما را برای آیندگان به جای میگذارد.
بکار گیری برخی از واژهها در زمینۀ آواز به دلیل گستردگی مفهوم آنها در زبان ما شاید بسیارغریب باشد. برای پرهیز از ایجاد سوء تفاهم، توضیح دقیق بعضی از واژهها یا یادآوری معادل آنها به زبان انگلیسی یا آلمانی ضروری است تا در صورت لزوم علاقمندان بتوانند آنها را در منابع دیگر جستجو کنند.
گرچه بسیاری از مطالب مطرح شده در این مقاله برای پرورش صدا در سخن گویی نیز صادق است اما در بیشتر موارد هرگاه از صدا سخن می رود، منظور صدای آوازی است. گاهی نیز از صدا به عنوان یک فونکسیون از بدن به طورعمومی سخن رفته است. فرق صدای آوازی با صدای سخن گویی ، درآمیختهشدن عناصرآهنگ و ریتم و یا به عبارتی موسیقی به صدای آوازی است. یعنی خواننده علاوه برادای صحیح متن باید صدای خود را با آهنگی که دارای ریتمی خاص است درآمیزد.
مطالعه کنید آیا خوانندگی ذاتی است از کجا بفهمیم استعداد خوانندگی داریم
هدف از نوشتن این مقاله جایگزینی آموزگار نیست زیرا آواز را- مانند هر ساز دیگر- نمیتوان بدون کنترل دقیق آموزگاری با گوشی قوی و حساس به طور سیستماتیک فرا گرفت. متاسفانه در سالهای اخیر به دلیل کمبود آموزگاران مجرب در ایران اشخاصی بی صلاحیت در زمینۀ موسیقی و بخصوص آوازمشغول تدریس هستند.
اشخاصی که درجۀ استادی نیز به خود داده و مفهوم این واژه را نیز بی اعتبار کردهاند. این اشخاص نه تنها باعث اتلاف وقت و دلسردی هنرجویان تشنه یادگیری میشوند، بلکه ضررهای جبران ناپذیری را نیز باعث میگردند. علاوه بر آن باعث نازل نگاه داشتن سطح این هنر و اشاعۀ اشتباهاتی در فرهنگ این هنر می گردند.
مطالب زیر تنها برای روشن ترشدن نکاتی است که بی شک نزد یک آموزگار مجرب نیز به آن پرداخته میشود. مطالعه و ژرفنگری در باب این نکات به دریافت دقیقتر آنها یاری خواهد رسانید.
با پرداختن به فن آواز ، هنرجو با ابزار این هنر، یعنی بکارگیری ماهرانۀ صدای خود، امکانات و محدودیت های آن آشنا میشود؛ برای آن تنشهای اضافی بدن را که مانعی در راه نفس روان و تولید صدای پرطنین Resonanz است شناخته و در رفع آنها کوشش میکند؛ شیوۀ ادای راحت و بدون زحمت واژهها Artikulation را میآموزد و در کنار آن گوش خود را نیز برای شنیدن هر چه دقیقتر ظرائف پرورش میدهد.
به تعبیری هدف از تربیت صدا و فن خواندن آواز نه یادگیری آن، بلکه درک آگاهانۀ مکانیزم و فونکسیونهایی است که بکار بستن آنها به ایجاد صدایی پر طنین و رسا میانجامد، یعنی فونکسیونهایی که انسان با آنها به دنیا آمده است. پرورش صدا یعنی آزاد کردن و تنش زدائی از بدن و فراهم کردن شرایطی که در آن حرکات و فونکسیونهای بدن بدون تلاش بیهوده و تقلا انجام گیرند.
روش کلاس آموزش آواز سنتی درایران بعضا سینه به سینه بوده و به ازحفظ کردن دستگاههای موسیقی ایرانی و گوشه های آنها محدود میشود. این روش را علی محمد تهرانی در کتاب خود “آواز ایرانی” ، روش تقلیدی نامیده است و من نیزاز این اصطلاح استفاده میکنم.
در نزد آموزگاران این روش علاقهمندانی که بطور طبیعی صدایی متحرک و چالاک دارند برای یادگیری آواز ایرانی مناسب و با استعداد تلقی شده و گروه بزرگتری از آنها که به دلیلی فاقد این توانایی هستند از ادامۀ تحصیل در این رشته منع میگردند و این در حالی است که هر انسان با حنجرۀ سالم قادر به آموختن آواز است.
در نتیجه آموزگار آواز ایرانی اصولا به خود زحمت یافتن دلایل این ناتوانی و رفع آن را نمیدهد. قبل از پرداختن به خواندن دستگاهها و گوشه های آوازی، فن خواندن آواز و تسلط بر صدا قرار دارد که در روش تقلیدی تا آنجا که میدانم به آن پرداخته نمیشود. توجه به فن یا تکنیک آواز و راهنمایی هنرجو برای یادگیری آن وظیفۀ هر آموزگار آواز است. آموزگاری که خود در این هنرعملا تجربه اندوخته است.
آموزگار مجرب با شنیدن صدای هنرجو به توانایی صدای او پی برده و به ضعفهای او آگاه میشود. آموزگار با تجربه با توجه به امکانات طبیعی صدای هنرجو به کمک تمرینهای مناسب او را برای رسیدن به صدایی ایدهآل یاری میکند و با تمرینهای بیهوده وقت هنرآموز را به هدر نمیدهد. تاکید بر”تواناییهای طبیعی نهفته در صدای هنرجو” است، زیرا نادیده انگاشتن تواناییهای یک صدا و بیتوجهی به این تواناییها و مرزهای آن نتیجهای جز آسیب رساندن به صدا نخواهد داشت.
هر گونه فشار بیهوده در هنگام خواندن آواز، دیر یا زود باعث کاسته شدن چالاکی، طنین و حجم صدا و به دنبال آن پرتنش و خشنشدن آن، بیماریهای گوناگون و فرسوده شدن زودرس اندام تولید صدا خواهد شد. کم نیستند خوانندگانی که در صدای آنها نه تنها فشار و تقلا را میتوان شنید، بلکه آن را میتوان به وضوح در حالت چهره Mimik و بدن Körperhaltung آنها به هنگام اجرا نیز مشاهده کرد.
تکنیک یا فن آوازخوانی Gesangstechnik چیست؟
تکنیک درست و استوار آواز نتیجۀ کنشهای Funktion متفاوتی در بدن است که به گونه ای در یک رابطۀ سالم و متوازن با یکدیگر قرار میگیرند. این کنشها عبارتاند از تنفس، زیر و بمی صدا، رزونانسResonanz ، ادای دقیق و چالاک واژهها Artikulation و تمرکز. هماهنگی مناسب و متوازن این کنشها با هم، آواز را به عنوان یک ساز واحد و یکپارچه با کارآیی نیرومند تشکیل میدهد؛ و کم کاری هر یک از آنها از شکوفایی تواناییهای بالقوه صدا جلوگیری کرده و دیر یا زود در عملکرد سالم و زندۀ آن تولید اشکال میکند.
تنها شمار بسیار اندکی از نوآموزان در ردۀ خوانندگان طبیعی Natursänger قرار میگیرند. نزد آنها صدا نقش طبیعی خود را بی کم و کاست انجام میدهد، تکنیک تنفس آنها برای آواز مناسب است، صدایشان دارای تعادل طبیعی در تمام محدودۀ صوتی خود – چه در زیر و چه در بم – است، حفرههای تشدید صدای آنها باز و فعال هستند و اندام گفتاری آنها چالاک و بدون تنش است.
این گونه هنرجویان به تحصیلات طولانی نیازی ندارند، زیرا دریافت آگاهانۀ فونکسیون صدا به دلیل آماده بودن بدن آنها، سریع و بیواسطه انجام میگیرد. اما در گروه بیشتری از هنرجویان به دلایلی رابطه و هماهنگی میان این کنشها به مانع برخورده و نزد آنها با تلاش بیش از حد (زور زدن به هنگام خواندن) یا با تنبلی فونکسیونها روبرو هستیم.
به عبارتی پرداختن به تکنیک آواز هیچ چیز نیست جز تنش زدایی از بدن و برطرف کردن این موانع. بنابراین با پرداختن به تمام این کنشها و ایجاد رابطۀ متوازن میان آنها است که هنرجو قدم به قدم با ساز درون خود آشنا شده و آن را آماده برای تولید صدایی رسا و موزون میکند.
فراموش نکنیم که در مورد صدا ما با یک ساز بسیار حساس فیزیولوژیک روبرو هستیم که هنگام پرداختن به آن باید به بهداشت و سلامتی آن نیز توجه داشت. تنها با پرداختن به تمام عناصر نام برده است که سلامتی صدا و کارآیی ایده آل آن امکان پذیر و برای سالهای متمادی تضمین میگردد.
در ادامه، گام به گام به کاوش در عواملی که در تولید صدای موزون سهیم هستند خواهم پرداخت. اما پیش از آن اشاره به سه نکته ضروری است:
نکات مهم در خوانندگی
نکات مهم در صدا سازی
توصیه میشود فراگیری جدی تکنیک آواز پس از دوران بلوغ آغاز شود. در دورۀ بلوغ حنجره – خصوصا نزد پسرها- دستخوش تغییر و رشد ناگهانی میشود و صدا اصولا در فونکسیون خود نامطمئن و حساس است. روند رشد حنجره در بین دخترها به شدت پسرها صورت نمیگیرد اما آنها نیز بهتر است پس از پشت سرگذاشتن دوران بلوغ به فراگیری تکنیک آواز بپردازند. پیش از این دوره، یعنی در دوران کودکی و نوجوانی ، تنها باید توجه نمود که آنها آوازهای مناسب با صدای خود بخوانند و اصولا با بلند سخن گفتن یا فریاد زدن به صدای خود آسیب نرسانند. لذا به مادران جوان توصیه میکنم که هر چه بیشتر به کودکان خود ترانه های کودکانه را آموخته و همراه با آنها بخوانند. خواندن در گروههای کُر در کودکی و نوجوانی که سرپرستی آنها را رهبران مجرب – و با تجربه در صدای کودک – به عهده دارند نیز توصیه میشود. بر”سرپرست مجرب” تاکید میکنم زیرا تمایل کودکان به تقلید بی چون و چرا، حتی از اشتباه خواندن یا صحبت کردن بزرگسالان، آنها را در معرض آسیب های جدی و علاجناپذیر قرار میدهد. سرپرستی که خصوصا در این رابطه با کودکان و نوجوانان کارمیکند باید به ارتفاع مناسب صدای آنها توجه کرده و خود صدایی نرم، لطیف و بدون تنش داشته باشد.
- شرط لازم برای صدای خوب به طورکلی داشتن بدنی سالم، پرتحرک و چالاک است. باید بدانیم که هر بخشی از بدن که به اندازۀ کافی مورد استفاده قرارنگیرد به تدریج تحلیل رفته و قدرت طبیعی خود را از دست میدهد. ماهیچه های بدن سالم و پرتحرک اما دارای استحکام، قدرت طبیعی، تعادل و قدرت جهش است و در نتیجه فونکسیونهای آن نیز سالم و ایدهآل هستند.
- هنگام خواندن بدن ما تبدیل به یک ساز میگردد و طبیعی است که کارکرد سالم این ساز به سلامتی جسمی و روحی وابسته است. اما چرا سلامتی روحی؟ زیراعدم تعادل روحی در فیزیک انسان منعکس میشود و نخستین اندامی که آن را بدون تحریف منعکس میکند، اندام بسیارحساس حنجره است. در صدای یک انسان وضعیت روحی و احوال او را میتوان احساس کرد و شنید. اعتماد به نفس یا عدم آن، استرس یا آرامش درونی، ضعف، غم، شادی، بغض، خستگی و خشم درصدای انسان منعکس میشود و انسانی که از نظر روانی و یا جسمی سالم نباشد،
- طبیعتا نمیتواند خوب بخواند یا با صدایی گرم و رسا صحبت کند. اشاره میکنم که درغرب یادگیری خواندن آواز در بخش روان درمانی نیز بکارگرفته میشود. به عبارتی در روند کلاس آموزش آواز هنرجو( یا بیمار در روان درمانی ) وادارمیشود در بازسازی تعادل جسمی و روحی خود بکوشد. در این راه به بررسی دقیق درون خود میپردازد، توانایی های خود را شناخته و به ضعفهای خود پی میبرد و سعی در زدودن آنها میکند و یا در صورت عدم وجود این امکان – آنها را میپذیرد.
- دربارۀ بخش روان درمانی ِ آواز به همین اشاره بسنده میکنم، زیرا بحث دقیق و ژرف دربارۀ آن از چهارچوب این گفتار و تخصص من خارج است و علاوه بر آن ما را از جنبۀ هنری آواز به دور خواهد راند .
- نکتۀ آخر وجود حواس درونی قوی است. حواس درونی در روند تمرکز بر خود و دریافت حرکات و تغییرات ظریف در بدن و حس های درونی پرورش یافته و رشد میکند. در زمینۀ آواز ما تا حدود زیادی با حرکات بسیار ظریف در بدن Feinmotorikسر و کارداریم. حواس درونی به ما کمک میکند تا این حرکات و همچنین احساسات خود را دریافت و به طور واقع بینانه ارزیابی کنیم.
مهمترین موضوع دررابطه با تکنیک آواز مبحث تنفس است. فراگیری تنفس صحیح نه تنها برای کسانی که به نوعی با صدا سر و کاردارند، بلکه برای تمام کسانی که به سلامتی جسمی و روحی خود علاقمند میباشند قابل اهمیت است.
تنفس صحیح با سلامتی بدن نسبت مستقیم دارد. پرداختن و تمرکز بر تنفس و تلاش برای اصلاح کردن آن در مجموع، تاثیری شفادهنده و آرامشبخش بر جسم و روان دارد. نه تنها سرچشمۀ بسیاری از بیماریها را بایستی در تنفس اشتباه، سطحی و ناکافی جستجو کرد، بلکه بیشتر بیماریهای جسمی و روحی نیز نشانههای خود را در درجۀ نخست با دگرگونی شیوۀ تنفس نمایان میسازند.
اموزش اصول تنفس صحیح در خوانندگی
یادگیری تنفس صحیح از اصول ضروری پیشرفت صدا است. قبل از اجرای هر قطعه حتما با تنفس عمیق و شمرده به استقبال آن بروید بطوری که برای هر کلمه به اندازه کافی هوا در ریه خود داشته باشید . از طریق شکم نفس بکشید نه سینه این کار به بهبود و کنترل بهتر صدای شما کمک خواهد کرد . و این کار را میتوانید در بهترین آموزشگاه موسیقی تهران بیاموزید
اگر چه بیشترین مشکلاتی که هنرجویان رشتۀ آواز با آن دست به گریبان هستند و پیشرفت آنها را مشکل و یا متوقف میکنند، به چگونگی و کیفیت تنفس بازمیگردد، اما بیشتر آموزگاران آواز به اهمیت آن توجه ندارند. متاسفانه آنها یا از پرداختن به آن به دلایل گوناگون کناره میگیرند و یا بطور جدی به این مبحث نمی پردازند.
در تولید صدا ما با یک تغییر و تبدیل انرژی در بدن روبرو هستیم. هوا به عنوان یک انرژی اجتناب ناپذیر برای سوخت و ساز بدن (متابولیسم)، به هنگام سخن گفتن یا خواندن آواز به انرژی صوتی تبدیل میشود. بدون هوا صدا تولید نمی شود.
بنابراین پر بی راهه نیست چنانچه تصور کنیم که تولید صدا با کیفیت تنفس و چگونگی استفاده از آن رابطۀ مستقیم دارد و به تعبیری اساس سخن گفتن و یا آواز خواندن است. منظوراز تنفس صحیح تنفسی است که برای صدایی رسا یا خواندن آواز، کافی و مطلوب باشد؛ یعنی تنفسی که بدون زحمت و با کمترین تلاش ممکن بطور روان صورت پذیرد.
تنها با تنفس صحیح است که رابطۀ مستقیم و سالم میان هوا و حنجره برای تولید صدایی رسا و کنترلشده با درونمایهای قوی و پرطنین ایجاد میگردد. بی شک شمار کمی از هنرجویان از همان ابتدا بطور طبیعی بر تکنیک تنفسی مسلط هستند که برای خواندن آواز مناسب است و نزد بیشتر آنها اما یادگیری آن قبل از پرداختن به صدا ضروری است. از این رو به آموزگاران توصیه میکنم که پیش از پرداختن به تمرین های صوتی، ابتدا روش تنفس نوآموز را کنترل کنند.
تنفس صحیح، که هر فرد سالم با آن به دنیا می آید و بطور معمول در سنین کودکی بطورغریزی بر آن مسلط است، در نزد بیشتر بزرگسالان تنها هنگام خواب – وقتی که بدن کاملا راحت و آرام است – دوباره بطوراتوماتیک عمل میکند. به دلیل استرس و روش زندگی ناسالم و کمبود حرکت و به دنبال آن، از دست رفتن نیرو و انرژی طبیعی ماهیچه های بدن و تحلیل رفتن یا کوتاه شدن آنها، جسم چالاک، پرتحرک و متعادل کودکی به تدریج تبدیل به جسمی پر از تنش و نامتعادل در بزرگسالی میشود. این تغییرات همزمان و گام به گام با تغییر در روش تنفس و محدود شدن آن روی میدهد.
در حقیقت این دو علت و معلول یکدیگرند و زنجیروار در بدن پیشرفت میکنند. به این دلیل نزد بیشتر بزرگسالان تنفس صحیح وعمیق جای خود را به تنفسی کوتاه و سطحی در ناحیۀ شانه ها داده است. در این نوع تنفس هنگام دم شانه ها به سمت بالا- یعنی گوشها – حرکت میکنند و هنگام بازدمبه جای خود باز میگردند. این نوع تنفس، که نامناسبترین روش تنفس برای خواندن آواز و نیز برای سلامتی است ، تنفس شانهایSchulteratmung نامیده می شود.
در تنفس شانهای با تلاش و صرف انرژی زیاد کمترین مقدارهوا رد و بدل میشود. هنرجوی رشتۀ آواز بایستی در روند یادگیری، سعی در آزاد کردن دوبارۀ بدن و از بین بردن تنشهای آن کند و دوباره تنفس عمیق و روان را بیاموزد. منظور از واژۀ “عمیق” در اینجا همیشه کمیت نفس نیست بلکه در درجۀ نخست جایگاه نفس است که بایستی در عمق بدن قرارداشته باشد. کمیت – یا حجم هوای تنفس شده – بسته به زمانی که برای نفس کشیدن در متن آواز در اختیار است و یا به تعبیری ادای یک جملۀ موسیقایی، متغییر میباشد.
برای ادای جملههای طولانی و با سرعت آهسته، زیاد و برای ادای جملههای کوتاه و با سرعت تند، کمتراست.
تنفس صحیح با حالت صحیح بدن رابطۀ مستقیم دارد. در این حالت انرژی در بدن بدون برخورد به مانع جریان مییابد. بنابراین در حالت صحیح، بدن برای تنفس مجبور به تلاش زیادی نیست و تنفس، راحت و روان انجام میگیرد. در حالت صحیح، بدن بدون تلاش و بکارگیری نیرو، افراشته است.
در حالت افراشته، بدن در حالی که صاف و کشیده و متعادل است، سفت و بی تحرک نیست، به عبارتی الاستیک، نرم و ارتجاعی است. چانه آویخته به فک بالاست. سربالای قفسۀ سینه و درست در وسط شانههاست، نه متمایل به جلو یا عقب، و نه متمایل به راست یا چپ است. ستون فقرات- بخصوص در ناحیه مهرههای گردن کشیده است. شانه ها راحت، و به این خاطر دستها سنگین و به دلیل نیروی جاذبه، به طرف زمین آویزان هستند.
لگن خاصره در یک چرخش بسیار نامحسوس به گونهای به طرف جلو متمایل است که از خمیدگی در ناحیۀ کمر کاسته شده و مهرهها دراین ناحیه نیز کشیده احساس میشوند. پاها صاف اما نه سفت بلکه درناحیه زانوها بسیارنرم و قابل تحرک باقی میمانند. به دنبال نرمی زانوها و کشیدگی مهرهها در ناحیۀ کمر، لگن خاصره سفت و محکم نگاه داشته شده نیست بلکه به ستون فقرات آویزان است. توازن بر روی هر دوپا برقراراست و آنها بر روی زمین باهم موازی و به اندازۀ لگن ازهم فاصله دارند.
مسلما قرار دادن بدن در این حالت، در آغاز برای فردی که به حالت نادرست بدن خود عادت کرده باشد بسیار سخت و دشوارخواهد بود، اما در جریان تمرینهای ورزشی مناسب، با آزاد شدن تدریجی بدن از تنشها و بازیابی قدرت و اندازۀ طبیعی ماهیچهها، حالت صحیح بدن به عادتی نو بدل گشته و جایعادت کهنه و نادرست مینشیند.
در حالت صحیح سر نه راست نگاه داشته شده، بلکه سبک بر روی ستون مهرهها نشسته است، شانهها آزاد و ستون مهرهها کشیده و الاستیک است و لگن خاصره نگاه داشته شده نیست بلکه آویخته به ستون فقرات است. در نمونۀ زیرحالت افراشته و صحیح بدن با حالت نادرست آن مقایسه شده است.
نفس ازدوبخش دم وبازدم تشکیل میشود. هنگام دم، هوا وارد بدن میگردد وهنگام بازدم دوباره ازبدن خارج میشود. سرعت تنفس بسته به فعالیت بدن تنظیم میگردد. بدن در فعالیت و تلاش با سرعت و هنگام آرامش آهسته و آرام تنفس میکند و حجم هوای تنفسی نیز بنا به درجۀ شدت فعالیت کم و زیاد میگردد.
میان این دو نقطۀ مقابل هم، یعنی تلاش سخت و آرامش کامل، دستگاه تنفسی، با تغییرات و نوسانهای متفاوت، خود را با فعالیت بدن هماهنگ کرده و رسیدن اکسیژن کافی برای سوخت و ساز را فراهم میکند. فعالیت دستگاه تنفسی از مرکز تنفس که در بصل النخاع و پل مغزی قرار دارد کنترل می گردد.
خواندن یا سخنگفتن هنگام بازدم صورت میگیرد. بدون هوا، تارهای صوتی به ارتعاش درنیامده و در نتیجه صدایی تولید نخواهد شد. خواننده همزمان با دم وارد نقش آوازی حنجره میگردد و در حقیقت با آن ساز درون خود را سریع به حال آماده باش می آورد. تفاوت تنفس صحیح – که من آن را به دلیل مربوط بودن موضوع بحث به آواز، تنفس آوازی مینامم- با تنفس عادی در عامل زمان است.
معمولا هنگام تنفس عادی عمل دم و بازدم بطوریکنواخت صورت میگیرد و پس از مکثی کوتاه عمل تنفس (دم و بازدم) تکرار میگردد. هنگام خواندن آواز اما معمولا دم سریع و بازدم آهسته میگردد، زیرا در طول آن یک جملۀ موسیقایی کوتاه یا طولانی نیز بایستی ادا شود. البته سریع بودن دم نیز نسبی است گاهی مطابق با احساسی که باید بیان گردد میتواند طولانیتر نیز باشد. برای مثال در یک قطعۀ دارماتیک، که میان جملات آن سکوتهای طولانی نیز قرار دارد، زمانی را که خواننده برای دم بکار میگیرد با زمانی که در قطعات کلراتور در اختیار دارد و او را مجبور به کشیدن نفس با سرعت سریع میکند، متفاوت است.
ماهیچههای تنفسی به دو گروه تقسیم میشوند، ماهیچه های اصلی تنفسی و ماهیچههای کمکی. ماهیچه های اصلی تنفسی عبارتند از دیافراگم و ماهیچه های میان دندهای. در تنفس عمیق و شدید ماهیچه های کمکی نیز به کار افتاده و به انجام تنفس یاری میرسانند. نام بردن این ماهیچه ها و عمیق شدن در آناتومی را در این زمینه ضروری نمیدانم. بی شک علاقهمندان به آناتومی در اینترنت اطلاعات کافی در این زمینه خواهند یافت. در این مقاله به آناتومی تا حد ضروری و مناسب با این بحث پرداخته میشود.
اصلی ترین ماهیچۀ تنفسی دیافراگم است که معمولا بدلیل روش اشتباه زندگی امروزی سست و تحرک آن محدود گردیده است. پس از آن ماهیچه های میان دندهها مهمترین ماهیچه هایی میباشند که درعمل تنفس بطور فعال سهیم هستند. علاوه برآنها ماهیچههای پشت، شکم، ماهیچه های ناحیۀ شانه و گلو نیز در تنفس عمیق به عنوان ماهیچههای کمکی نقش دارند. کوچکترین تنش اضافی در بدن و بخصوص در این نواحی بر روی کیفیت تنفس تاثیر گذاشته و ایجاد اختلال در شیوۀ روان و بدون تنش آن میکند. اختلال در تنفس استفاده از تواناییها و پتانسیل صدا را تقلیل میدهد.
دیافراگم – بزرگترین ماهیچه بدن – مانند پردهای فضای قفسه سینه را ازفضای شکم جدا میکند. دیافراگم به ترتیب به زایدۀ خنجری، دندههای تحتانی و غضروفهای آنها و تنۀ مهرههای اول تا سوم کمری متصل است. فرم این ماهیچه در حالت انبساط گنبدی شکل است و در حالت انقباض به طرف پایین حرکت کرده و صاف میشود و در راه خود اندامهای درون شکم را به پایین، جلو و پهلوهاهل داده و به این ترتیب باعث افزایش حجم قفسۀ سینه میگردد.
در پی این افزایش حجم در شُشها خلاء (فشار منفی) ایجاد شده و به دلیل این تفاوت فشار بافت اسفنجی ششها که بوسیلۀ پرده ای دوجداره به قفسۀ سینه پیوسته است هوا را به درون خود میمکند. نیاز به یاد آوری است که نقش دیافراگم به طورمستقیم تحت کنترل انسان نیست بلکه این ماهیچه – مانند ماهیچۀ قلب- یا کار خود را به طور خودکار بی کم و کاست انجام میدهد، و یا به دلایلی – بعضا به خاطر سستی و تنبلی – انجام نمی دهد.
هرگونه تلاش برای دسترسی مستقیم به آن بیهوده است. فونکسیون این ماهیچه را – درست مانند قلب – تنها به طور غیرمستقیم یعنی با حرکات حساب شده می توان تحریک کرد. قفسۀ سینه شامل ۱۲ جفت دنده، جناق سینه و ۱۲ مهرۀ پشت است. قلب و شش ها در قفسۀ سینه قرار دارند.
قفسۀ سینه تنها در قسمت تحتانی خود که دنده های پایینی از جلوآزاد و به جایی متصل نیستند، امکان افزایش حجم قابل ملاحظه دارد و درست در همین قسمت است که خواننده میتواند از نظر حجم بیشترین نفس را بگیرد. تنفسی که در قسمت بالای قفس سینه صورت میگیرد یعنی نفس شانهای ، به دلیل محدود بودن امکان افزایش حجم در این ناحیۀ قفسۀ سینه، بسیار سطحی و کم است و داری انرژی کافی برای تولید صدایی با هستۀ قوی نیست.
در روند یادگیری خواننده در حقیقت کنترل بر تنفس را می آموزد. با تمرین های روزانه جایگاه تنفس خود را اصلاح کرده به عمق قفسۀ سینه انتقال میدهد. او علاوه بر یادگیری نفس گیری سریع و پر حجم، می آموزد که جریان بازدم را آهسته و یکنواخت گرداند. اگر هوای بازدم به هنگام خواندن آواز جریانی یکنواخت نداشته باشد خواننده مجبور خواهد شد که یا گلو را تنگ کند – که دراین صورت صدای تولید شده با فشار خواهد بود – یا برای تولید صدای پر انرژی از فشار بیش از حدِ هوا کمک بگیرد – چیزی که او را وادار به تنفس بیشتر با فواصل کوتاه و گاهی بیهنگام خواهد کرد.
درهر دو روش صدمه زدن به صدا از پیش برنامه ریزی شده است. به تدریج حنجره سفت و سخت گردیده و حالت متحرک و چالاک خود را ازدست خواهد داد. پرتنش بودن و متحرک نبودن حنجره دلیلی است که بسیاری از دوستداران آواز ایرانی را در یادگیری این هنر ناامید میسازد.
همان گونه که اشاره شد حجم هوای تنفس شده بسته به فعالیت بدن، متفاوت است. هنگام خواندن آواز نیز خواننده بسته به طول جملۀ موسیقایی که باید ادا کند بطور خودکار حجم متفاوتی از هوا را تنفس میکند. بنابراین در کنار روش تنفس آرام و عمیق از نظر حجم Tiefe Atmung ، بایستی تنفس سریع و کم حجم Schnappatmung را نیز آموخت. پس از آموختن گونههای مختلف تنفس بایستی بدن را در انتخاب تنفس کوتاه یا بلند در متن موسیقی آزاد گذاشت. به تعبیری تسلط بر تنفس صحیح چنان در بدن خواننده نهادینه میگردد که بدن او بطور ناخودآگاه و خودکار متناسب با احساس نهفته در موسیقی و طول جمله، نفس میگیرد.
چگونه میتوان تنفس صحیح را آموخت
روی تنفس خود تمرکز کنید
یاد گیری تنفس صحیح از اصول ضروری پیشرفت صدا است. قبل از اجرای هر قطعه حتما با تنفس عمیق و شمرده به استقبال آن بروید بطوری که برای هر کلمه به اندازه کافی هوا در ریه خود داشته باشید . از طریق شکم نفس بکشید نه سینه این کار به بهبود و کنترل بهتر صدای شما کمک خواهد کرد . و این کار را میتوانید در بهترین آموزشگاه موسیقی تهران بیاموزید
قبل از پرداختن به فراگیری تنفس صحیح ابتدا بایستی مدتی بر روی تنفس خود تمرکز کنید؛ باید پی ببرید که اصولا چگونه تنفس میکنید. آیا هنگام تنفس شانههای شما بالا و پایین میرود و یا اینکه قسمت پایینی قفسۀ سینه باز و بسته و حجیم میشود و به دنبال آن شکم هنگام دم کمی به جلو و هنگام بازدم به جایگاه خود بازمیگردد. روش نفس کشیدن شما در حالتهای خوابیده به پشت، نشسته و یا ایستاده چگونه است.
پس از آشنایی با روش تنفس خود میتوانید از تمرین های زیر برای اصلاح کردن و یا تقویت آن استفاده کنید.
بهترین تمرینات صدا سازی
تمرین صدا سازی ( تمرین خوانندگی) : شماره 1 .
به پشت بخوابید و سعی کنید اعضا و عضلات بدن خود را کاملا رها کنید. رهایی کامل به زمان و تمرین مداوم و بخصوص صبر نیازمند است، این زمان را به خود بدهید و صبر مورد نیاز را بکاربندید. مطمئنا در حالت خوابیده به پشت متوجه خواهید شد که هر چه بدن روی زمین آزادتر، شل تر وگستردهترمیشود، نفس شما آرامتر وکم کم جایگاه آن از قسمت فوقانی قفسۀ سینه و شانه ها به عمق بدن تغییرمییابد.
با دست یافتن به رهایی و انبساط کامل و واقعی بدن، متوجه خواهید شد که بدن خود به خود و بدون دخالت و کنترل آگاهانه قادر است عمل دم و بازدم را انجام دهد. جریانی که همیشه هنگام خواب نیز بدون دخالت انجام میپذیرد. در این مرحله شما مشاهدهگرتنفس خود هستید و نه هدایت کنندۀ آن. با تکراراین تمرین سعی کنید این روش تنفس را آگاهانه به یاد بسپارید.
نتیجه گیری مهم از این تمرین این است که تنفس صحیح با آزادی و آرامش در بدن وابسته است. با تمرین این روش پی خواهید برد که هنگام دم، بخش پایینی قفسه سینه بازشده، دندهها به دلیل کش آمدن ماهیچه های بین دندهای و همچنین پشت ازهم فاصله میگیرند و قفسه سینه از پشت نیز به زمین نزدیکتر میشود و شکم کمی بزرگ میشود.
همان گونه که اشاره شد، بزرگ شدن شکم به این دلیل است که پرده دیافراگم که هنگام بازدم گنبدی شکل است هنگام دم به پایین حرکت کرده و ارگانهای داخل شکم را به پهلوها و جلو، یعنی دیوارۀ شکم فشار میدهد. درک مفهوم واژۀ “فشار” که در اینجا بکار برده شده است بسیار ضروری و حساس است.
منظور از آن فشار طبیعی و بنیادی است و نه فشاری که به عمد تشدید شده باشد. هنگام این تمرین در حالت خوابیده هنگام دم به فراخ شدن قسمت پایینی قفسۀ سینه بخصوص در ناحیۀ پشت توجه کنید. در حالت ایده آل این فراخی در تمام جهات قفسۀ سینه انجام میگیرد،هم درجلوی قفسۀ سینه وهم درپهلوها و پشت. بازدم بایستی تنها با کمک جمع شدن قفسۀ سینه و بازگشت ماهیچههای بین دنده ها و دیافراگم به حالت اصلی خود و بدون دخالت و تلاش صورت گیرد.
قدم بعدی بکارگیری این روش تنفس در حالت نشسته و ایستاده است. رسیدن به این طرزتنفس همانگونه که اشاره کردم گاهی زمان میخواهد و نیازمند صبر، آرامش درونی وتمرکز است. در حالت عصبی و متشنج، تنفس تند و سطحی انجام میپذیرد. در این حالت بدن و دستگاه تنفسی به رهایی و انبساط واقعی نخواهند رسید. روشهای بسیاری برای رها شدن relax و رسیدن به آرامش درون وجود دارد که آموختن بعضی از آنها به هنرجویان توصیه میشود. (درمقالهای بطورجداگانه و بطور مفصل به یوگا و تمرین های سودمند آن برای خوانندگان و هنرجویان آواز و همۀ کسانی که به تندرستی خود اهمیت میدهند، خواهم پرداخت).
تمرین صدا سازی ( تمرین خوانندگی) : شماره 2
- در حالت صاف نشسته و شانه های خود را ریلکس کنید. یک دست خود را روی شکم در ناحیه ناف گذاشته و سعی کنید در این مکان آرام از بینی تنفس کنید. توجه کنید که هنگام دم شکم به جلو می آید و هنگام بازدم دوباره به جای خود بازمیگردد. این تنفس، تنفس دیافراگمی یا شکمی Bauchatmung نام دارد.
- در حالت افراشته ایستاده و دستهای خود را در دو طرف انتهای قفسۀ سینه بر روی دندههای آخر به گونهای که شستها در طرف پشت و چهار انگشت دیگر در طرف جلوی قفسه سینه قرار دارند تکیه دهید، شانه ها را ریلکس کنید. سعی کنید از بینی در این ناحیه تنفس کنید. توجه کنید که قفسۀ سینه هنگام دم فراخ و بزرگ می شود و هنگام بازدم دوباره به شکل نخست خود باز میگردد. این تنفس، تنفس سینهای Brustatmung نام دارد.
- تنفس شکمی و سینه ای را با هم ادغام کنید. افراشته ایستاده، دست راست را بر روی شکم و دست چپ را بر انتهای قفسۀ سینه به صورتی که در بالا گفته شد تکیه دهید، شانه ها را ریلکس کنید. ابتدا در شکم نفس بکشید و نفس کشیدن را ادامه دهید تا قسمت پایینی قفسۀ سینه نیز حجیم شود. بدن را به هنگام بازدم آزاد بگذارید. بازدم بدون دخالت شما و به وسیلۀ جمع شدن ماهیچه های میان دندهای و بازیافتن حجم عادی قفسۀ سینه و بازگشتن دیافراگم به حالت انبساط صورت خواهد گرفت. در انجام آن دخالت نکنید، تنها آن را نظاره کنید.
تمرین صدا سازی ( تمرین خوانندگی) شماره 3
هدف از این تمرین آهسته کردن بازدم است. در حالت افراشته بایستید از بینی نفس بکشید و هنگام بازدم از دهان لبها را جمع کرده و شعلۀ شمعی خیالی را با فوتی ملایم و لطیف به حرکت درآورید. در این تمرین زمان بازدم باید تقریبا دو برابر دم باشد، برای نمونه اگر دم را در۴ ثانیه انجام میدهید سعی کنید بازدم را در ۸ ثانیه انجام دهید. چنانچه دورههای تنفسی را طولانی تر میکنید توجه داشته باشید که بازدم همیشه از نظر زمانی دو برابر دم باشد. هنگام تنفس از تلاش بیش از اندازه اکیدا پرهیز کنید و سعی در یکنواختی جریان هوا هنگام بازدم داشته باشید. توجه کنید که در طول تمرین های تنفسی حالت صحیح بدن و انعطاف آن را نبایستی از دست بدهید.
این تمرین را در حالت خوابیده، نشسته و هنگام راه رفتن نیز انجام دهید. هنگام راه رفتن (با سرعت Andante ، نه تند و نه خیلی آهسته) تنفس خود را با شمار قدمهای خود هماهنگ کنید. برای نمونه با دو قدم یک نفس بگیرید و با چهار قدم آن را بیرون دهید.
تمرینهای تنفسی در ابتدا ممکن است موجب بی نظمی و آشفتگی در تنفس و حتی سرگیجه، سر درد و … گردند و سرعت تنفس -از بیم کمبود اکسیژن – برعکس سریعتر شود. در این صورت از ادامۀ تمرین خودداری کنید و به شیوۀ عادی نفس بکشید تا ناآرامی پایان یابد. با تکرار این تمرین – چندین بار در روز- بدن رفته رفته به آن عادت خواهد کرد.
تمرین صدا سازی ( تمرین خوانندگی) شماره 4
این تمرین را میتوانید در تمام حالات یعنی خوابیده یا نشسته یا ایستاده انجام دهید. با بینی نفس بکشید، مدتی آن را نگاه دارید و در پایان با سرعت آهسته و به طور یکنواخت نفس را از دهان بیرون دهید. بکوشید که نظم را در این تمرین به طور گام به گام بکار گیرید، یعنی در دورههای زمانی منظم این تمرین را انجام دهید.
برای مثال در چهار ثانیه نفس را تو دهید، چهار ثانیه آن را نگاه دارید و در هشت ثانیه بیرون دهید. رفته رفته پریودها را طولانی تر کنید اما توجه داشته باشید که زمان بازدم همیشه دو برابر دم باشد. در بلندتر شدن پریودها شتاب نکنید و در این راه به مبارزه با بدن خود نپردازید. بدن همیشه برای هماهنگی با شرایط جدید به زمان نیازمند است.
زمان حبس کردن نفس را میتوان به تدریج تا چهار برابر زمان دم گسترش داد (۴+۱۶+۸). بار دیگر تاکید میکنم که در صورت آشفته شدن تنفس و ناآرامی در بدن سعی در ادامۀ تمرین نکنید بلکه کمی تأمل کرده و هنگامی که آرامش دوباره به بدن بازگشت تمرین را تکرار کنید. مرز تواناییهای بدن را میتوان رفته رفته و با تمرین و پشتکار گسترش داد. و گرنه بی توجهی به آشفتگیهای تنفسی ناآرامی در شیوۀ تنفس را نهادینه کرده و ما را از هدف اصلی خود که در حقیقت تحت کنترل در آوردن آن است دور میسازد.
تمرین صدا سازی ( تمرین خوانندگی) شماره 5
در حالت افراشته بایستید، نفس عمیق کشیده و بازدم را با حرف “ف” توام کنید. همانگونه که اشاره شد منظور از واژۀ عمیق در اینجا جایگاه تنفس است. تصور کنید هوا مانند گویی گرد و نه چندان بزرگ اما سنگین وزن است. به گونه ای نفس بکشید که این گوی بدون تولید صدا سریع وارد بدن شما گشته و به کف لگن خاصره برسد. هنگام دم، چانه و زبان را – به ویژه در بخش انتهایی یا ریشۀ آن – رها نگاهدارید.
فرم لبها هنگام ادای حرف “ف” به گونهای است که بطور طبیعی بازدم را آهسته میکند. برای ادای این حرف طبیعیترین تلاش را تنها در ناحیۀ لبها بکاربرید. مفصل فک – با وجود بسته بودن نسبی دهان- و ماهیچههای جونده و زبان باید کاملا راحت و رها بمانند. در یکنواختی هوای بازدم به هنگام ادای “ف” بکوشید.
دربهکارگیری واژههایی مانند “کمترین تلاش” ، “فشارطبیعی” ، ” راحتی فک و زبان” یا واژههایی از این دست است که ضرورت وجود آموزگار آواز و وظیفۀ او هرچه نمایانتر و برجستهتر میگردد. آموزگاراست که با توضیح و کنترل دقیق خود راه درکِ تمایز این واژهها را از “تلاش” و “تقلای زائد و بازدارنده” نشان میدهد.
تمرین صدا سازی ( تمرین خوانندگی) : شماره 6.
این تمرین را هنگامی انجام دهید که مطمئن هستید جایگاه تنفس شما در عمق بدن یعنی در ناحیۀ پایین قفسه سینه و شکم جای گرفته است.
تصور کنید روی کف دست یک پر یا چیزی سبک شبیه به آن قرار دارد، سعی کنید آن را با یک فوت قوی به دور پرتاب کنید. تمرین را چندین بار تکرار کنید.
تمرین های تنفسی را بهتر است در دوره های کوتاه و چندین بار در روز تمرین کرد تا ساعتها پشُت سر هم، برای مثال ۵ بار به مدت ۱۵ دقیقه در طول روز به جای چندین ساعت پشت سر هم.
توجه به کیفیت وچگونگی تنفس تنها تا زمانی است که بدن به تنفس صحیح تسلط یافته است. پس از تسلط برآن، هنگام خواندن باید بدن را در عملکرد و بکارگیری این توانایی آزاد گذاشت.
این آموزش مفصل جهت یادگیری نحوه صحیح تنفس گرفتن برای آواز خواندن شما میباشد.
تمرینات صدا سازی به دو دسته تقسیم می شوند تمرینات تنفسی و تمرینات تارآوایی. تمرینات تنفسی اساس صدا سازی است اینکه چه زمانی بتوانیم نفس را نگه داریم و چه زمانی از آن استفاده کنیم خیلی مهم است واین نکته راباید در نظر داشت که در صدا سازی باید این دو تمرین با هم دیگر انجام شوند.
- حنجره انسان قدیمی ترین و طبیعی ترین ساز است که انسان آن را شناخته است و از آن بهره برده
- حنجره انسان متشکل از 2 تار صوتی بسیار ظریف و حساس میباشد که با برخورد هوا به ارتعاش درآمده و تولید صدا میکند
- قدرت تکلم و صحبت کردن هم با توجه به همین عامل بستگی دارد
در شکل زیر آناتومی کامل حنجره را می بینید
در آموزش خوانندگی پاپ و آموزش آواز کلاسیک و آموزش آواز سنتی نیز از همین عامل بهره برده و هنرجویان را تربیت می کنیم
آموزش خوانندگی مبتدی به این صورت است که ابتدا هنرجو باید سیستم تنفسی را بشناسد
شناخت دیافراگم نقطه ابتدایی آموزش آواز پاپ و آموزش آواز سنتی و آموزش آواز کلاسیک می باشد و هر سه سبک نام برده باید شناخت صحیح و کاملی از نوع کارکرد دیافراگم و چگونگی هدایت آن به سمت مخرج صدایی که در ادامه به ان خواهیم پرداخت.
دیافراگم :
پرده ای است که ششها و قلب را از دیگر احشا داخلی بدن جدا میکند و زیر دنده ها قرار داشته است و استفاده ان در آواز کنترل تنفس را و بالا بردن مدت زمان نگه داشتن نفس می باشد
دیافراگم در قسمت شکم قرار دارد و با استفاده از ماهیچه های شکمی می تواند هوا را کنترل و میزان دلخواه آن را به سمت مخرج صدایی هدایت کند
هوایی که از دیافراگم به سمت مخرج صوتی هدایت می شود پس از رسیدن به تارهای صوتی باعث لرزش آن شده و صدا تولید می شود و هر چه قدر با شدت بیشتری وارد شود لرزش بیشتر و طبیعتا صدایی بلندتر تولید خواهد کرد
در شکل زیر به وضوح دیافراگم را می بینید
رزونانس :
حال باید هوای گذشته از تارهای صوتی را به سمت ماسک صورت و یا همان رزونانس هدایت کرد تا صدایی پر طنین و رسا و شفاف و با قدرت و حجیم و بدون گرفتگی تولید کرد
رزونانس مانند کاسه سه تار و یا گیتار عمل میکند یعنی با لرزش سیم صدا در محفظه کاسه چرخیده و طنین دار و گرم و شفاف می شود
ماسک صورت و یا رزونانس در قسمت بالای سق دهان و پشت بینی و زیر چشم روی گونه ها قرار دارد که در آنجا جمجه خالی و تهی ایست که اصابت صدا بر آن باعث حجیم و شفاف و رسا شدن صدا می شود
که رسانیدن صدا به این قسمت مستلزم تمرین های مداوم صداسازی زیر نظر استاد آواز پاپ و یا استاد آواز کلاسیک و یا استاد آواز ایرانی می باشد
در شکل زیر رزونانس صورت کاملا مشخص شده است
این برداشت غلط که صدا در حنجره تولید و در همانجا پرداخت می شود گمراه کننده است زیرا تارهای صوتی بسیار ظریف و آسیب پذیر هستند و با فشار بیش از حد متورم شده و قابلیت ارتجاعی خود را از دست داده و پس از مدتی صدایی خش دار و هوادار بی قدرت را نصیب خواننده خواهد کرد
صدا در خواننده به سه قسمت تقسیم می شود :
1-صدای سینه
2-صدای میانی
3-صدای سر
شکل زیر را ببینید:
که هر کدام از این صدای ها به واسطه نت پل به هم وصل می شود و یک خواننده باید با تمرین های بسیار این پل ها را بی آموزد که حرکت از یک منطقه صوتی به منطقه دیگر باعث تغییر رنگ صدا نشود و صدایی یک دست و یک رنگ در تمامی مناطق داشته باشد
باید در نظر داشت که تکنیکهای آوازی و وکالیزهای صداسازی همه و همه برای رسیدن به این هدف می باشد
در آموزشگاه موسیقی ریتم آوا که یک آموزشگاه موسیقی پاسداران تهران می باشد آموزش آواز پاپ و آموزش آواز کلاسیک زیر نظر استاد ابوذر قشقاوی و آموزش آواز سنتی زیر نظر استاد مهدی امامی تدریس می شود
برای بم شدن(زبر شدن) صدا چکار کنیم؟
خوانندگی با صدای بم همشه طرفداران خاص خودش را داشته است . برای بم شدن صدا می بایست مدتی از خواندن با صدای بلند دوری کنید. انجیر تر یا خشک، مویز به ویژه مویزی که در روغن بادام خیس شده باشد بخورید.اگر زبری از بریده شدن زبان کوچک باشد باید آب انگور را با عسل بجوشانید تا کف کند سپس کف آن را گرفته و با آب گرم قاطی کنید و ابتدا غرغره سپس تناول نمایید.
منظور از قوی کردن حنجره صدای بلند یا فریاد نیست بیشتر منظور داشتن حنجره ای با بنیه و قدرت است بعضی از افرادکه خوانندگی می کنند بعد از مدتی تار های صوتی آنها از کار افتاده می شود ودیگر نمی توانند مثل قبل خوانندگی کنند و لی بعضی از افراد با اینکه از حنجره ی خود کار می کشند باز هم می توانند مثل قبل کار خود را ادامه دهند اینگونه افراد دارای حنجره ی پر قدرتی هستند. در مورد مطلب پر حجم کردن صدا می توان گفت که صدا زمانی پر حجم به نظر می رسد اگر خواننده در یک اتاق بخواند صدای او بر فضای اتاق احاطه داشته باشد و صدا از همه جای اتاق یکنواخت به گوش برسد. و اما در مورد تجویز خوراکی ها می توان گفت که بعضی از خوراکی ها هستن که روی صدای خواننده تاثیر مثبت می گذارند و بعضی دیگر روی صدای خواننده ثر منفی می گذارند وبا این حال باید فرد از خوردن بعضی از مواد غذایی پرهیز کند.
تاثیرات تنفس صحیح روی کیفیت صدا
- به صدای شما قدرت مضاعف می دهد. برای تست این موضوع چند عبارت را در حالی که مشغول تنفس صحیح هستید انتخاب کرده و به زبان آورید. سعی کنید همزمان بلندتر صحبت کنید. در چنین حالتی قطعا صدای شما پرقدرت تر از گذشته خواهد شد.
- صدای شما کلفت تر به نظر می رسد؛ بدون این که ناحیه حلق و گلو خراشیده شود. به این ترتیب رزونانس و جاذبه صدا نیز بیشتر خواهد شد.
پیشنهادات ( نکات مهم در خوانندگی)
- ترانه های مورد علاقه خود را با هر سبکی که هست با صدای خودتان تمرین کنید.
- در آرامش به صدای خود گوش دهید تا بتوانید صدای خود را بهبود ببخشید.
- هر روز آواز بخوانید
- از خواندن نترسید سینه را سپر کرده و با اعتماد به نفس بخوانید
- به خودتان اعتماد داشته باشید اگر اعتماد به نفس نداشته باشید نمی توانید به شکل کامل از توانایی خود استفاده کنید
- هر روز تمرین سلفژ کنید گامی را انتخاب کنید که به شما فشار نیاورد.
- تنفس صحیح را هنگام خواندن فراموش نکنید یک دم اشتباه صدای شما را خراب خواهد کرد.
- هنگامی که اجراهای زیاد یا طولانی دارید چای سبز بنوشید این کار به تارهای صوتی شما آرامش خواهد داد.
- از اجرا در مقابل جمعیت همیشه استقبال کنید با این کار تجربه شما بالا خواهد رفت.
چگونه خوب آواز بخوانیم
برخی از افراد به طور طبیعی با صدای زیبا و حرفه ای به دنیا می آیند که درصد کمی از انسانها را شامل میشود ، اما حتی خوانندگان حرفه ای نیز باید با کار سخت و تمرین های زیادی که برای به دست آوردن مهارت ها انجام میدهند به به صدای خوب برسند.
پیدا کردن جای درست صدای هنرجو
بسیاری از خوانندگان دارای صدای خوب و مطبوعی هستند اما به علت اینکه از جای نادرست شروع به خواندن میکنند ،به اصطلاح مایه را بالا و یا پایین میگیرند آوازشان ناخوشایند میگردد،بنابراین استاد وظیفه دارد بهترین جای صدای هنرجو را تشخیص داده و به وی متذکر شود. لازم به ذکر است که وسعت صدا و دامنه صوتی با تمرینات مداوم قابل رشد و بهبودی است.
تنفس صحیح و به موقع در آموزش خوانندگی و آموزش صدا سازی
تمرین های زیادی برای نفس گیری و ازدیاد نفس و جود دارد که در کلاس های آواز باید به آن پرداخت ،اما با وجود همه این تمرینات باید به ۲ نکته اساسی توجه گردد:
۱-نداشتن استرس وحالت عصبی در خواندن وشل ورها بودن کامل عضلات در زمان خوانندگی
۲-تخلیه نفس به آرامی و خرد خرد در هنگام آوازخوانی
بیرون دادن صدا به شکل صحیح
این قسمت بی شک یکی از مهمترین قسمتهاست که باید در کلاس آواز بدان پرداخته شود.به طور کلی در موسیقی هدف نهایی این است که نوازنده و یا خواننده بهترین و مطبوع ترین صدا را از ساز وحنجره خود تولید کنند.ذکر این نکته ضروری است که تکنیک های ارایه بیرون دادن صدا در خوانندگی موسیقی ایرانی تفاوت آشکاری با موسیقی غربی دارد
تمرین های صدا سازی ،تحریر ، غلت
با توجه به موارد بالا وآگاهی و اشراف به آن مراحل وقت آن میرسد که به تمرین های گسترده ای از صداسازی در منطقه بم ، وسط و اوج صدا بپردازیم وبا پرورش صدای هنرجو دامنه صوتی و حجم صدای وی تقویت و وسعت پیدا کند.همچنین تحریر یا همان چهچه زدن که اصواتی همانند صدای قناری ، بلبل و یا مرغ مینا است ،مبحث جداگانه ای است و دغدغه بسیاری از هنرجویان است . تمرین های ویژه ای دارد .که در کلاس آواز به آن میپردازیم وپس از مدتی که هنرجو تحریر زدن را آموخت به تنوع تحریر و جمله های متنوع تحریری و همچنین غلت ها و تکیه ها که با چهچه زدن تفاوت دارد می پردازیم.
یادگیری دستگاه ها و آوازهای ایرانی
حال زمان یادگیری دستگاه ها و ردیف های آوازی موسیقی ایرانی است .ناگفته نماند که برای آنکه هنرجو تنها تمرینهای خشک و سنگین بالا را نداشته باشد ، در حین آموزش مراحل فوق با گوشه های و ردیف های آوازی به صورت اجمالی و مقدماتی آشناشده و زمانی که به این مرحله رسید آموزش های پیشرفته و تکمیلی را خواهد گذراند
آموزش تصانیف زیبای قدیمی وجدید
ضمن آموزش آواز ، تصنیف خوانی و یا ترانه خوانی اهمیت یه سزایی داشته ،به ویژه آنکه امروزه مردم توجه بیشتری به تصنیف خواندن دارند.در آموزش تصنیف به ریتم توجه ویژه ای خواهیم داشت.همچنین با توجه به اینکه تصانیف قدیمی و جدید هر کدام ظرایف و زیبایی های مخصوص به خود را دارند به هر دو مورد به صورت جدی خواهیم پرداخت
آموزش انواع مرکب خوانی
آموزش مرکب خوانی یا مد گردی در موسیقی ایرانی زمانی تحقق یافته و معنی دارد که هنرجوی آواز همه گوشه های آوازی موسیقی ایرانی را آموخته باشد.
تحلیل آواز بزرگان و شناخت سبک های مختلف اساتید
معظلی که امروزه دامن موسیقی ایرانی به ویژه آواز خوانی را گرفته تقلید است .و یکی از بهترین راه های علاج این مشکل آشنایی با شیوه اساتید بزرگ آواز است..ضمن آنکه شناخت سبک آواز خوانان بزرگ باعث میشود تااز خرمن هر استاد خوشه ای بچینیم و به تنوع در آواز خوانی برسیم
بداهه خوانی و طراحی آواز
در نهایت و با گذراندن همه مراحل فوق آوازخوان باید بتواند به مرحله ای برسد که وقتی یک غزل به او میدهند به صورت زنده و در لحظه آوازی درست و زیبا بر روی آن بخواند.لازمه این امر غیر از گذراندن موار فوق الذکر تجربه زیاد وتسلط بر شعر میباشد.همچنین خواننده باید به مرحله ای برسدکه بتواند طراحی آواز کند یعنی طوری گوشه ها را اجرا کند و شعر را جمله بندی کند که قبل از آن سابقه نداشته باشد و مختص او باشد .البته رسیدن به این مراحل رنج و زمان بسیاری می طلبد
مراحل متعددی برای رسیدن شما به یک سطح بالاتر خوانندگی وجود دارد. شما می توانید کلاس های خوانندگی رفته و ساختار فیزیکی بدن و صدای خود را تمرین دهید که حتی گاهی اوقات تنها وضعیت صحیح و تنفس و حالت بدن برای ایجاد صدای بهتر کافی است.
۱-صدای خود را بسازید
اگه به دنبال صدای بهتر هستید در کلاسهای خوانندگی شرکت کنید. مثل ورزش کردن برای تقویت صدا نیز نیاز به تمرینات خاصی است. عضلات حنجره آخرین قسمتی است که نیاز به تقویت دارد اگر که به دنبال بهتر شدن هستید. با حضور در کلاسهای حرفه ای و یاد گرفتن تکنیک های جدید می توانید صدای خود را تقویت کنید. صدا مثل یه ساز میمونه که مثل سایر خواننده ها میتونید اون رو یاد بگیرید.
۲-محدودیت و دانگ صدای خود را بشناسید
شما با رعایت حد محدودیت های صدای خویش می توانید صدای خود را بهبود ببخشید این محدودیت ها در بعضی بیشتر و در بعضی کمتر است ولی همه به گونه ای دارای این محدودیتها هستند و به اصطلاح شما باید به نقطه شیرین صدای خود برسید. و این کار را میتوانید در بهترین آموزشگاه موسیقی تهران بیاموزید
۳-روی تنفس خود تمرکز کنید
یاد گیری تنفس صحیح از اصول ضروری پیشرفت صدا است. قبل از اجرای هر قطعه حتما با تنفس عمیق و شمرده به استقبال آن بروید بطوری که برای هر کلمه به اندازه کافی هوا در ریه خود داشته باشید . از طریق شکم نفس بکشید نه سینه این کار به بهبود و کنترل بهتر صدای شما کمک خواهد کرد . و این کار را میتوانید در بهترین آموزشگاه موسیقی تهران بیاموزید
۴-حالت صحیح بدن را در هنگام خواندن یاد بگیرید.
اکثر معلمان درس آواز برای رسیدن به نوای خوب پیشنهاد میدهند که به صورت سرپا و ایستاده آواز بخوانید. در زمان نشستن به علت جمع شدن عضلات شکم تنفس با تمام قدرت انجام نمیگیرد.
سر را در یک خط ۹۰ درجه با شانه ها نگاه دارید اجازه دهید تا فک پایین به صورت شل و آزاد باشد به طوری که زبان را با حالتی آرام در فضای جلویی دهان قرار دهید. فک بالا را عقب تر از فک پایین ببرید این کار موجب ورود هوای بیشتر از گلو خواهد شد..و این کار را میتوانید در بهترین آموزشگاه موسیقی تهران بیاموزید
۵- قبل از خواندن خود را گرم کنید
خود عملیات آواز خواندن گرم کردن محصوب نمی شود. اگر حنجره شما آماده آواز نباشد شما بطور اتوماتیک به جای تمرکز روی تکنیک بر روی بهتر شدن تن و آوای خروجی حنجره تمرکز خواهید کرد. تمرینات گرم کردن صدا علاوه بر کار روی هر بخش مشکل دار حنجره به افزایش دانگ صدای شما نیز کمک خواهد کرد.
یادتان باشد که صدای شما هنگام گرم کردن به هیچ وجه خوب نخواهد بود حتی شما که صدای خوبی دارید.
بهنر است یک گوشه دنج گیر بیاورید تا کسی رو اعصابتان نرود.علاوه بر حنجره ، سینه و سر را نیز می بایست گرم کنید. برای رسیدن به صدای سر میتوانید با دهانی بسته نوای یک خواننده اپرا را تقلید کنید. منظور از صدای سینه همان صدای روز مره صحبت کردن است.
برای گرم کردن از کلماتی استفاده کنید که بیشتر دهان شما را ببندند مانند: “Ooh wee ooh oohweeoohweeohh”
۶-شما باید توانایی تشخیص نیم نت بالا تر یا پایینتر را داشته باشید
بهترین راه یاد گرفتن این موضوع خواندن همراه با پیانو یا کیبورد است.یک صدا را جرا کرده و به صورت زنگوار(زمزمه) با نتهای زیر را را زمزمه کنیدA, A# , B, C, C#, D, D#, E, F, G und G#. این کار را برای تمامی نتها اجرا کنید. پیشنهاد می کنیم برای توسعه این بخش در کلاس های آموزش آواز و صدا سازی استاد ابوذر قشقاوی در بهترین آموزشگاه موسیقی تهران شرکت کنید .
۷-هر روز تمرین کنید
هر چه قدر که بیشتر آواز بخوانبد صدای قویتری خواهید داشت. به این موضوع توجه داشته باشید که صدای شما یک مجموعه ماهیچه است که نیاز به تمرین دارد. هرکسی یک حد خاص از دانگ صدا را دارد. دانگ های پایینی و بالایی فقط با تمرین گسترش خواهند داشت.
برای تمرین با خواننده ی مورد علاقه خود هم خوانی کنید ولی این موضوع را در نظر داشته باشید که صدای شما با صدای خواننده مورد علاقه شما تفاوت دارد و اگر سعی کنید صدای او را تقلید کنید قطعا هیچ پیشرفتی حاصل نخواهد شد. همیشه با صدای خودتان بخوانید.
۸-به اندازه کافی آب بنوشید
حتی اگر شما یک خواننده حرفه ای باشید در صورت خشک بودن بدنتان با مشکل رو برو خواهید شد. کسی که زیاد آواز می خواند باید روزی ۸ لیوان آب بنوشد.قبل از خواندن از مصرف نوشیدنی های الکلی و کافئین دار پرهیز کنید زیرا یاعث تبخیر آب بدن میشود. نوشیدنی های بسیار شیرین نیز باعث خشکی گلو خواهد شد. چای سبز اب گرم همراه با کمی عسل و لیمو میتواند به طراوت حنجره کمک کند
۹-مصرف محصولات شیری و شیرینی قبل از اجرا
پنیر شیر و بستنی باعث جمع شدن خلت در گلو شده و صدای شما را تحت تعثییر قرار خواهد داد همچین غذاهایی که به شدت ادویه و نمک به آنها اضافه شده میتواند به غشا بیرونی تارهای صوتی شما آسیب زده و آن ها را پاره کند از دیگر عوارض اینگونه غذاها تحریک بیش از حد اسید معده می باشد که به نوبه خود بر روی تنفس تاثیر خواهد گذاشت
۱۰-سیگار نکشید
سیگار کشیدن با تخریب ریه به آهنگ تنفس شما هنگام خواندن آسیب خواهد زد به غیر از این گلوی شما را خشک میکند که خود مخرب می باشد. اگر سیگاری هستید بهتر است در روزهای اجرا کمتر سیگار بکشید و بیشتر نوشیدنی مصرف نمایید.
۱۱-تا هر اندازه که می توانید تمرین تنفس انجام دهید
اگر که هر روز وقت کافی برای گرم کردن یا آواز خواندن ندارید و اینکار را چند روز یک بار انجام میدهید باید بدانید که در مورد تمرین تنفس با محفظه شکم تمرین روزانه آن امری ضروری است. تنها با رعایت همین یک مورد صدای شما بصورت واضحی رشد خواهد نمود. شما می توانید تمرین تنفس شکمی و حبس نفس را هنگام پیاده روی همزمان انجام دهید (برای نتیجه گیری سریعتر) ...... و این کار را میتوانید در بهترین آموزشگاه موسیقی تهران بیاموزید
۱۲- تارهای صوتی را بیش از حد نکشید
اگر شما با صدای بلند و طولانی آواز بخوانید قطعا به تارهای صوتی خود آسیب خواهید زد مثل بقیه ماهیچه ها تارهای صوتی نیز احتیاج به استراحت دارند. در صورت احساس سوزش خارش یا داغ شدن گلو سریعا به خودتان استراحت دهید. و این کار را میتوانید در بهترین آموزشگاه موسیقی تهران بیاموزید
پیشنهادات:
- ترانه های مورد علاقه خود را با هر سبکی که هست با صدای خودتان تمرین کنید.
- در آرامش به صدای خود گوش دهید تا بتوانید صدای خود را بهبود ببخشید.
- هر روز آواز بخوانید
- از خواندن نترسید سینه را سپر کرده و با اعتماد به نفس بخوانید
- به خودتان اعتماد داشته باشید اگر اعتماد به نفس نداشته باشید نمی توانید به شکل کامل از توانایی خود استفاده کنید
- هر روز تمرین کلاس سلفژ را انجام دهید به علاوه گامی را انتخاب کنید که به شما فشار نیاورد.
- تنفس صحیح را هنگام خواندن فراموش نکنید یک دم اشتباه صدای شما را خراب خواهد کرد.
- هنگامی که اجراهای زیاد یا طولانی دارید چای سبز بنوشید این کار به تارهای صوتی شما آرامش خواهد داد.
- از اجرا در مقابل جمعیت همیشه استقبال کنید با این کار تجربه شما بالا خواهد رفت.
نظرات بازدیدکنندگان